مکتب گورکانیان هند

نقاشی ایرانی در سرزمین های مجاور از جمله در دوران گورکانی نفوذ و تاثیر زیادی داشته است. علی الظاهر وقتی که همایون، دومین پادشاه گورکانی هند (963-937 ه.ق.) به ایران آمد (951 ه.ق.)، از شاه طهماسب تقاضا کرد که میرمصور را در عوض هزار تومان پیشکش با او به هند بفرستد. با شنیدن این حکایت، پسرش میرسیدعلی نیز همراه پدر به هند شتافت.
پس از این دو، عبدالصمد شیرین قلم نیز به هند رفت و در آنجا کار تهیه نسخه ای از حمزه نامه را آغاز کرد. در واقع از نیمه دوم سده دهم هجری قمری، نقاشان ایرانی بسیاری به دربار گورکانیان هند مهاجرت کردند و با حضور آنها مکتب نقاشی مغولی هند شکل گرفت.
تیموریان هند بویژه همایون و پس از او اکبر و جهانگیر، بسیار به هنر علاقمند بوده و توجه خاصی به نقاشان ایرانی دربار خود داشتند. این مساله باعث شد تا در نیمه اول سده یازدهم هنرمندان دیگری نیز به هند سفر کنند، از جمله آقا رضا هروی که از جهانگیر لقب “جهانگیری” گرفت و تصاویر حواشی برخی از صفحات مرقع گلشن، اثر قلم اوست. فرزند آقا رضا جهانگیری، ابوالحسن نیز از جهانگیر لقب “نادر الزمان” در یافت کرد. همچنین فرخ بیگ، غلام، هاشم و منصور که لقب “نادر العصر” از جهانگیر گرفتند و محمد شفیع عباسی، از دیگر نگارگران ایرانی هستند که مجذوب دربار گورکانیان هند شدند و در کنار هنرمندان و شاگردان هندی تبار خود، کارگاه های مصورسازی پادشاه هند را رونق بخشیدند.
شیوه نقاشی دربار مغولان هند در دوران اکبرشاه، فرزند همایون، ضمن تاثیرپذیری از ویژگی های نقاشی های بومی هند با هنر نقاشی اروپایی درآمیخت. از این آمیزش، مکتبی پدید آمد که تا حدود سه قرن در هند ماندگار بود. در دوران جهانگیر، چهره پردازی شبیه سازانه و ترسیم گل ها و گیاهان بخ صورت طبیعت گرایانه و تزئینی رونق گرفت و تا سده نوزدهم میلادی ادامه یافت.
نگاره های کتاب جوامع التواریخ رشیدی به تاریخ 1004 هجری قمری، عمدتا توسط نقاشان هندی تبار دربار جهانگیر: لعل، مسکین، بساون و نانهای و با همکاری نقاشان ایرانی کشیده شده و شیوه تلفیقی پس از دوران اکبر را به نمایش می گذارد.
همچنین احتمالا برخی از طرح های نسخه ای از کتاب تاریخ اکبرشاه که در نیمه اول سده سیزدهم به اتمام رسیده، با توجه به اسامی نقاشان و طراحانی که در پای نگاره های آن نوشته شده، مربوط به سده یازدهم و دوازدهم هجری قمری است. از مقایسه نگاره های آن می توان نتیجه گرفت که نقاشی های کتاب جامع التواریخ از ترکیب، طراحی و اجرای پخته تر و پر کارتری نسبت به نقاشی های تاریخ اکبرشاه برخوردار هستند. هر دو نسخه به کتابخانه موزه کاخ گلستان تعلق دارند. دو مرقعی که همچون نسخه های بالا متعلق به کتابخانه موزه کاخ گلستان هستند، مجموعه نفیسی از آثار هنرمندان ایرانی و هندی را در خود جای داده اند. یکی از آنها مرقع هندی مربوط به نیمه اول سده یازدهم هجری قمری است و برخی از نقاشی های آن، منسوب به گوردهن صحیفه بانو، منصور و محمدیوسف است. حواشی تعدادی از صفحات این مرقع با نقاشی های گل و مرغ بسیار زیبایی تزئین شده است.
مرقع دیگر، مرقع گلشن است که از شهرتی جهانی برخوردار بوده و مجموعه ای بی نظیر از آثار نقاشی، خوشنویسی، تذهیب، ترصیع و تشعیر مربوط به هنرمندان ایرانی و هندی تبار سده نهم تا یازدهم هجری قمری است.
جهانگیر که در هنرشناسی و علاقمندی اش به هنر و هنرمندان شهره است و گاه به عنوان یک هنرشناس خبره دربار هنرمندان نگارگر و کم و کیف آثار آنها اظهارنظر کرده است، آثار بی نظیری را که از پدر و پدربزرگش همایون و اکبر به میراث برده بود، جمع آوری و تجلید کرد. یکی از این مجموعه ها همان مرقع گلشن است که در ابعاد 5/24 × 40 سانتی متر ساخته شده است.
علاوه بر آثار رقم دار کمال الدین بهزاد، عبدالصمد شیرازی، فرخ بیک، نانهای، رقیه بانو و رضا عباسی، نقاشان و صورتگران دیگری از جمله آقا رضا جهانگیری، دولت و بشنداس نیز به سفارش جهانگیر، آثار بدیع، ارزشمند و هنرمندانه ای در حواشی صفحات آن به وجود آوردند. برخی از چهره نگاری های حواشی صفحات، صورت شخصیت ها و هنرمندان معروفی همچون اکبرشاه، جهانگیر، عبدالرحمن جامی، ابوالحسن (نادرالزمان)، منوهر، بشنداس، گوردهن و دولت نقاش صورت پرداز است. در این چهره نگاری ها، نفوذ شیوه اروپایی در پرداخت چهره ها و ترسیم حالات پیکره ها به طرزی واقع نما و طبیعت گرا دیده می شود، در حالی که توضیحات کنار هریک از تصاویر، نام و نشان صاحب چهره و نقاش آن را مشخص می کند.
برخی از نگاره های این مرقع عبارتند از:
– صحنه “نزاع شتران” اثر بهزاد که در سن هفتاد سالگی به تاریخ 930 ه.ق. کشیده است و مثنی برداری همین اثر توسط نانهای و به امر جهانگیر مورخ 1017 ه.ق. تهیه گردیده است.
– حکایت “کاروانیان خفته و مرد شوریده” با رقم “بنده شکسته رقم عبدالصمد شیرین قلم“.
– مجلس “شکارگاه با حضور سلطان حسین بایقرا در زیر چتر آفتابی”، منسوب به بهزاد
– “ساقی به صورت نیمه ایستاده بر زانو” با “رقم کمینه رضا عباسی” به تاریخ 1029 ه.ق.
– “سلطان حسین بایقرا در تفرجگاه”، هر دو نیمه سمت راست و چپ، با رقم بهزاد.
– “اسب و مهتر” منصوب به عبدالصمد شیرین قلم.
– “جوانی با شاخه ای گل در دست”، راقمه فرخ بیگ در سن هفتاد سالگی.
– مجلس “همایون و اکبر” به قلم عبدالصمد،
– “مجنون در بیابان” با تاریخ 958 ه.ق. با رقم انتساب به عبدالصمد.
– یک مجلس طراحی با عنوان “سنگ ها را بسته اند و سگ ها را رها کرده اند”، با رقم بهزاد،
– مجلس “ضیافت درباری” با امضاء “عمل رضای مرید پادشاه سلیم”.
از تواریخ موجود در مرقع پیداست که کار تهیه و ساخت آن چندسال به طول انجامیده است. در انتهای متنی که با امضاء “العبد محمدحسین زرین قلم جهانگیرشاهی” در سبب و چگونگی   ساخت مرقع و اختتام آن تحریر شده، ماده تاریخ آن “رشک گلزار ارم” (1019 ه.ق.) را در شعری بدین گونه آورده است:
این مرقع که به توفیق اله                صورت آرای شد از لوح و قلم
رشک گلزار ارم تاریخش               چهره پرداز خرد کرد رقم
منابع:
  1. کتاب “شاهکارهای نگارگری ایران”، سیر تحول نگارگری ایران، عبدالمجید حسینی راد

Visits: 13

keyboard_arrow_up